تاریخ انتشار : یکشنبه 13 خرداد 1403 - 19:36
کد خبر : 182718

به بهانه ی انتشار تصاویر به خون آغشته شده ی تصادفات و خودکشی ها/ یاد بگیریم با احساسات داغدیده ها بازی نکنیم

این سال ها انتشار خبرهای منفی کم نیستند و چپ و راست، از بالا و پایین، شرق و غرب، شمال و جنوب تنها چیزی که مثل باران می بارد انتشار خبرهای منفی و ناامید کننده است.

به گزارش روشن خبر، دامنه ی این خبرهای منفی سن و سال هم نمی شناسد و همه قشرها و سن ها را در بر می گیرد.

فقر و بیکاری امان از خیلی ها برید، بی عدالتی در سازمان ها و ادارات صدای مردم را درآورده است؛ شائبه های استخدامی امید جوانان را برای رسیدن به شغل های  اداری کمرنگ کرد؛ شایعات لو رفتن سوالات امتحانی مصداق دیگری از ناامیدی است.

خودکشی ها از زنان زجر کشیده روستایی و فقرا به پزشکان و پرستاران و مرفهان جامعه رسیده است.

اگر روزی برای فساد شهرداری تهران، کرباسچی را برای عبرت دیگران در صدا وسیما محاکمه می کردند امروزه رقم فسادها کهکشانی و به پایین ترین سطوح ادارات رسیده است.

فساد کل فوتبال را گرفت و دیگر هیچکس از برنده شدن تیم محبوبش هم خوشحال نمی شود چرا که تصور خریدن داور و دراوردن بازی ها یک تصور عادی تلقی شده است.

آنانکه دم از مبارزه با فساد می زنند خودشان منبع فساد می شوند وآنهایی که می گویند ما با فقرا هستیم به راحتی جیب فقرا را می زنند.

در کنار این حوادث؛ حوادث غیرطبیعی هم بیش از تصورات ناگهانی و غیر طبیعی شدند؛ وسط تابستان سیل می آید و این سیل در یک نقطه ی کشور خودمان را می برد و در نقطه ای دیگر خودروها و خانه هایمان را!

انگار هیچ چیز سر جای خودش نیست! انگار کمربندها را محکم بستیم تا همه چیز به پایان خودش برسد.

صنوف و بازاریان، پزشکان، مشاغل سیار و آزاد همه و همه برای نابودی خودمان و رفقایمان و ظلم به همدیگر گویا عهد اخوت بسته ایم.

و اما در کنار همه این حوادث تلخ ، برخی از حوادث دل همه را به درد می آورند؛ از جمله سبحانی که قطعا سهل انگاری ما انسان ها در آن بی تاثیر نبوده یکی از مواردی بوده که همه برای او نگران بودند و همدرد شدند با اولیای فقیرش.

گرچه در همین مورد و برخی نمونه های دیگر از انسانیت و ایثار و فداکاری هنوز که هنوز است جلوه های زیبایی دیده می شود اما انتشار تصاویر این کودکی که بعد از حدود یکماه در آب های وحشی خرسان مشاهده شده است به معنای واقعی دل هر انسانی را به درد آورده است.

و یا انتشار تصاویر کسانیکه که در جاده های غیر استاندارد جان خود را ازدست می دهند و به شکل دردناکی تصاویر اجساد خونین لای قطعات ماشین انتشار داده می شود.

چه شده است که همه ما برای انتشار چنین تصاویری مسابقه سرعت با هم برگزار می کنیم؟

چرا باید با ارسال چنین تصاویری بر این همه غمی که داریم بیفزاییم؟

چرا باید داغ این خانواده و مشابه چنین خانواده هایی را بیشتر کنیم؟

اصلا انتشار این تصاویر چه کمکی به اصل ماجرا می کند؟

حال مردم عادی ممکن است تحت تاثیر جو قرار بگیرند اما رسانه های رسمی چه اجباری برای انتشار شفاف این تصاویر دلخراش دارند؟
حداقل نمی شود این تصاویر ناراحت کننده را مات کرد و فرستاد؟
آیا ما به مادران و پدران این افراد و صاحبان این تصاویر می اندیشیم؟

لازم است برای انتشار این چنین تصاویر و خبرها دقت بیشتری به خرج داده تا مبادا در دنیایی که سراسر به سمت غمگینی و ناامیدی پیش می رود بر غم ها بیفزاییم.

عظیم بنام/

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

متأسفانه در حال حاضر نظرسنجی فعالی در روشن‌خبر وجود ندارد.

مارگون

دنا

لیکک

باشت

کهگیلویه

چرام

لنده

گچساران

بویراحمد